چه هدفي در زندگي داريم؟
بعضي از ما تمام زندگي خود را بدون برنامه ، بدون هدف و بدون اينكه بدانيم واقعا از زندگي ، از ازدواج ، از شغل و ارتباطات خود چه مي خواهيم ، در سرگرداني به سر مي بريم . و در اغلب موارد كار ما فقط اين است كه از يك بحران به بحران ديگر و از مصيبتي به مصيبت ديگر تغيير مكان مي دهيم .
به عقيده من هر كس بايد بتواند اهداف خود را روي كاغذ بياورد . ما بايد بتوانيم هر يك از هدف هاي خود را در يك جمله ساده ، تعريف و تشريح كنيم . به اين ترتيب مي توانيم بفهميم كه اكنون در كجا قرار داريم و براي فرداي خود ، در اين حيات بي بازگشت ، چه كارهائي بايد انجام دهيم .
اهداف ، محرك ها و برانگيزنده هاي انسان براي پي گيري كارها هستند . براي كساني كه راهي هيچ كجا نيستند و در زندگي فقط پرسه مي زنند ، هدف ، مقوله اي گنگ و بي اهميت است اما براي آنها كه مي خواهند در زندگي كاري انجام دهند ، وجود هدف ، يك ضرورت است .
اگر مي خواهيم در زندگي كاري ارزشمند انجام دهيم ، رويا بپروريم و آنگاه روياها را به اهداف خود مبدل كنيم . در واقع يك هدف صرفا رويائي است كه براي آن مهلتي معين شده است .
رهنمودهاي عملي براي رسيدن به اهداف
اهداف خود را روي كاغذ بياوريم
وقتي روياهاي خود را مي نويسيم آنها را در كانون توجه خود قرار مي دهيم و براي خود نوعي تعهد و پيمان در قبال آن بوجود مي آوريم .
اگر تنها يك هدف در زندگي داشته باشيم ديد ما نسبت به زندگي محدود مي شود و نتيجتا ما نيز تبديل به فردي بسيار باريك بين خواهيم شد . بايد در زمينه هاي مختلف زندگي براي خود اهدافي را مشخص و دنبال كنيم .
هدف هاي خود را در قالب جملات مثبت بگنجانيم
احتمال موفقيت ما در دست يابي به اهداف زماني بيشتر خواهد شد كه اهداف خود را با جملات مثبت بيان كنيم . هدف هاي مثبت را دنبال كنيم و هميشه براي بيان آنها از جملات زمان حال استفاده كنيم .
براي هدف هاي خود ارزش قائل شويم
هر هدفي بايد واجد ارزش باشد . وقتي براي اهداف خود ارزش قائل باشيم ، براي تحقق آنها خود دست به تلاش مي زنيم ، رسيدن به اهدافي كه در ازاي آنها چيزي پرداخته ايم هميشه يك حس واقعي نشاط و كاميابي به ما مي دهد . براي آنكه هدفي واجد ارزش باشد لازم است كه آنرا با تمام وجود طلب كنيم .
هدف هاي واقع بينانه داشته باشيم
انسان هاي موفق هميشه بدنبال هدف هاي واقع بينانه هستند ، ما هم اگر بخواهيم ، مي توانيم . اما اگر امروز از هيچ آغاز كنيم و توقع داشته باشيم كه تا هفته آينده به همه چيز برسيم اين توقع واقع بينانه اي نخواهد بود .
وقتي هدفي را براي خود مشخص مي كنيم آنگاه بايد بنشينيم و براي رسيدن به آن ، نقشه و استراتژي لازم را طراحي كنيم و بعد در يك قالب زماني معين بتدريج اين تدابير را به مرحله اجرا در آوريم .
اهداف خود را تصريح كنيم
كافي نيست كه به خود بگوئيم : « من يك اتومبيل مي خواهم .» به شرح جزئيات بپردازيم : چه نوع اتومبيلي مي خواهيم ؟ مي خواهيم مدل چه سالي باشد ؟
در برنامه ريزي و تعيين اهداف خود عجله بخرج ندهيم
براي آن وقت بگذاريم . اهداف و نقشه هاي خود را با يك دوست صميمي و دلسوز كه حامي ما است در ميان بگذاريم . اين م مي تواند بسيار كار ساز باشد و ما را ياري دهد .
استراتژي خود را مشخص كنيم
اول آنچه را كه در پي آن هستيم روي كاغذ بياوريم ، سپس يك برنامه گام به گام را براي رسيدن به آن مشخص كنيم . براي برنامه زمان بندي شده خود يك تاريخ نهائي قرار دهيم . اين نكته حائز اهميت است كه به طور منظم به بررسي و مرور پيشرفت هاي خود بپردازيم .
مي توان مسئله كلي نظم اهداف را در قالب سه سئوال ساده مطرح كرد :
الف : در حال حاضر در كجا قرار گرفته ام ؟
ب : مي خواهم به كجا بروم ؟
ج : براي رسيدن به آن جا چه كارهائي بايد انجام دهم ؟
اولويت اهداف خود را فراموش نكنيم .
بيشترين توجه ما بايد معطوف به مهمترين اهداف مان باشد . شايد براي رسيدن به اهداف خود به مطالعه و تحقيق نياز داشته باشيم ، شايد هم لازم باشد كه در اين زمينه با صاحب نظراني م كنيم و چه بسا دستيابي به هدف بدون مشاركت ديگران امكان پذير نباشد .
درباره این سایت